چرا در مدارس ما تنها به آموزش پرداخته میشود و نه الزاماً به پرورش؟ بحث آموزش، به دلیل اهمیت مضاعف آن در تربیت نسل آینده، همواره مورد توجه جدی مردم و مسئولان بوده و همواره نقدهای جدی و اساسی بر چگونگی ورود آموزش و پرورش به مقوله تعلیم و تربیت وجود داشته است.
از آنجا که ساختارآموزش وپرورش براساس منابع وحیانی شکل نگرفته است، مشکلات عدیدهای در این میان دیده میشود. درواقع نظام آموزش وپرورش، الگویی را ازغرب گرفته و در حال اجرای همان الگوی همسانسازی شده با جهان در کشورمان است و این جدایی پرورش از آموزش، براساس همان نگرشی است که در الگوی مذکور به دستگاههای آموزشی سرایت کرده و اینجاست که آموزش ارتباطی جدی به تربیت وپرورش پیدا نمیکند.
البته در برنامه ریزی فعلی تلاش شده درمواردی باگنجاندن درسهای معرفتی ودینی، خلأیی را که درنظام آموزشی غرب موجود است، جبران شود؛ درحالی که مشکل جای دیگری است. درمنابع وحیانی نه تنها آموزش از پرورش جدا نیست، بلکه پرورش مقدم برآموزش است، ازاین رو است که در دستگاههای آموزشی کنونی، نه معلم بر تکلیف خود اشراف دارد و نه دانشآموز براساس نیازفطری و مورد نیاز خود، آموزش میبیند.
به نظر نگارنده، حضور افرادی که دغدغهای کافی دراین میان ندارند، در برخی پستها و مسئولیتها بهخصوص دربعضی مدیریتهای اجرایی، نوع ورود دستگاههای آموزشی به مقوله تعلیم و تربیت را بغرنج کرده است. از سوی دیگر نبود معیارهای ارزشسنجی ونظارتی و فقدان طرح مناسبی برای ارزیابی وعلاوه برآن نبودن ناظران متخصص، دشواریهای این برنامه ریزی را دو چندان کرده است که در صورت لحاظ شدن این عوامل تعیینکننده، میتوان امیدوار بود در آینده با احراز تغییرات جدی، برنامهریزی پیشرو براساس عقلانیت مبتنی بردانش وبینش اجرا شود و سلیقه محور نباشد.
اگرچه ممکن است مسئولیت دولت در این امر متمرکز شدن بر تصمیمسازی و برنامهریزی درامورکلان تلقی شود و مراحل بعدی آن به آموزش وپرورش واگذارشود، اما در این نوع خصوصیسازی و واگذاری وظایف اصلی آموزشی به بخش خصوصی، چالشهای جدی وجود دارد و چون عمدتاً در خصوصیسازی سلایق غالب میشود، از اهداف اصلی تعلیم و تربیت غفلت میشود.ازآنجایی که امر آموزش وپرورش درنگاه امامین انقلاب، بستری برای انسانسازی و تمدنسازی است ضرورت دارد متولیان امر مرحله به مرحله درآموزش وپرورش برنامهریزی کنند و بر گام به گام آن نظارت سازنده داشته باشند تا نسل آینده، این گونه از آفتها بهویژه تهاجم فرهنگی ودیدگاههای انحرافی در امان بمانند.



نظر شما